سلطان همایونی شمس جهان آرا !

سلام و عرض ارادت

تصدّقتان چندیست دریافته ام نبودِ وجودِ ذی جودتان منشاء فساد ماست !

چشم و گوش و زبانمان گندیده است

و الحال صمٌ بکم و چشم سفید گشته ایم

قلبمان هم که از سنگ خاره سخت تر شده

بوی گندمان هم که گفتن ندارد خلایق را سخت می آزارد

راستی به عرض نرسانده بودم  چند نوبتی میشود که نفس کشیدنمان هم نمی آید

قربانتان شوم ! این مرقومه را واصل کردم که مرحمتی به چاکر دیرین فرمایید

الغرض خودتان چشم و گوش و زبان و قلب و نفس حقیر شوید

بیش از این اوقات شریفه را تصدیع نمیکنم

فدوی بی مقدار نوکر خانه زاد

یکی از همین روزهای سخت جدایی

طهران ام القرای چاکران

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

Template Design:Dima Group