اسرار ذکر رکوع
در ادامه ی بحث اسرار اذکار نماز، کمی درباره ی ذکر رکوع صحبت می کنیم.
ذکر رکوع مطابق با مفهوم فیزیک و ظاهر این عمل ، عمیق و قابل ملاحظه است و اگر کسی به آن توجه کافی بکند می تواند رشد و تعالی معنوی را سریعتر از هر حرکت و فعل عبادی دیگر بدست بیاورد .
ذکر "سبحان ربی العظیم و بحمده" 4 جزء دارد که میبایست در خارج از نماز و هنگام رکوع نماز به آن فکر و توجه کنیم.
- اول "سبحان" که یکی از اسماء و صفات خداوند متعال است و به معنای منزه است . اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که در پاکی و منزه بودن خدا شکی نیست. بلکه تکرار این صفت به این معناست که ما خواسته یا ناخواسته خیلی از آلودگی ها و بدی ها را به خدا نسبت می دهیم و حالا که سر نماز ایستاده ایم ، با گفتن این کلمه اعلام می کنیم که آن فکرها و حرفها و خیالاتمان همه باطل بوده است . نشانه ی اینطور فکر کردن درباره ی "سبحان" این است که فرد بعد از مدتی دقیقاً می فهمد که کدام کارش درست و کدام کارش اشتباه است و در نتیجه می فهمد سختیها و مشکلات و حتی بلاها ، دردها و... که بسرش آمده بخاطر کدام عملش بوده است. اگر این نشانه در کسی پیدا شود طولی نمی کشد که وسعت قلبش وسیع و بزرگ می شود . یعنی اثر ذکر "سبحان" بزرگ شدن ظرفیت است .
- دوم "ربی" ، رب به معنای پرورش دهنده است که در سوره ی حمد کمی به آن پرداختیم . اما اینجا وقتی می گوییم "سبحان ربی" این پیام را برای ما دارد که اولاً خدا منزه است و ثانیاً رابطه ی خدا با من یک رابطه ی عاطفی ست و من هم باید همینطور باشم. پس به او می گویم "خدای من" و با این کلمه تعلق خاطرم را به او اعلام می کنم.
- سوم "العظیم" به معنای بزرگ که مهمترین بخش ذکر رکوع است و می طلبد که توجه بیشتری به آن کنیم . یک نکته ی تربیتی و سلوکی بسیار مهم را گوشزد می کند. وقتی ما خدا را "عظیم" می دانیم یعنی یک نوع بزرگی خاص برای او قائلیم . چرا؟ چون در روزمره حتی اگر اهل معرفت و توجه باشیم، او را به اندازه ی درک و فهم خودمان کوچک می کنیم و حالا که در حالت رکوع و سرسپردگی و قبول مسئولیت هستیم ، اعتراف می کنیم که هرچه درباره ی تو اندیشیده بودیم اشتباه بود و تو بزرگ و با عظمت هستی.
- چهارم "و بحمده" که مرتبه ی بالاتر از شکر است و به معنای ستودن است . یک رمز مهم برای مؤمن است. این رمز که در سراسر زندگی مادی و معنوی می تواند اثرگذار باشد کار سختی هم نیست . مؤمن باید خودش را عادت بدهد که در هر شرایطی شکرگزار باشد و برای داشتن یا نداشتن هر چیزی از خدا تشکر کند . اگر این شکرگزاری واقعی باشد بعد از مدتی به حمد تبدیل می شود . یعنی انسان می فهمد چرا خداوند چیزی را به او داد و چیز دیگری را نداد پس می فهمد که باید خدا را ستایش کند که به زیبائی درحال مدیریت ِداشته ها و نداشته هایش است.
پس در ذکر رکوع روند معرفتی که طی می شود بطور خلاصه این است:
پرورش دهنده ی من که برای من خیلی عزیز و دوست داشتنی ست ، از هر عیب و نقصی خصوصاً حقارت و کوچکی منزه است و من بابت دانستن این مسئله از او تشکر می کنم و او را واجد ستایش می دانم .
به این نکات ریز هم می شود توجه کرد که:
پرورش دهنده ی من منزه و بی عیب است! پس اگر مشکلی در من هست به خودم مربوط می شود نه او .
پرورش دهنده ی من بزرگ است . پس بر همه چیز احاطه دارد و من نباید نگران چیزی باشم .
این مربی و پرورش دهنده و خدای بزرگ و بی عیب ، منحصراً برای من است. یعنی حواسش کاملاً و دقیقاً به من است! خدایی فقط برازنده اوست.