خلاصه سخنرانی شب هفتم محرم 96 توسط استاد سیدمهدی طباطبایی با موضوع: حیاء

1- از عواقب خطرناک بی‌حیایی، مسخ است، مسخ یعنی تغییر جسم و نفس و ماهیت انسان به حیوان که در چهره او دیده می‌شود. برای روشن شدن این اتفاقاتی که می‌افتد تا انسان از انسانیت می‌افتد و چهره آن به چهره حیوان تغییر می‌کند، مثالی می‌زنیم.
انسان وقتی می‌خواهد چیزی را اختراع کند، ابداع کند مانند یک مقاله علمی، شعر یا هرچیز دیگری که ساخته دست بشر باشد، هفت مرحله از ابتدا تا انتها وجود دارد. اول یک جرقه به ذهن فرد می‌زند، دوم آن را بررسی می‌کند، آن چیزی را که به ذهنش جرقه زده را واضح می‌کند، به شکل یک فرمول، مرحله سوم آن را روی کاغذ می‌آورد، از ذهنش خارج می‌شود و مکتوب می‌کند، در مرحله بعدی(چهارم) موادی که لازم دارد و می‌خواهد را تهیه می‌کند، در مرحله بعدی(پنجم) یک نمونه از آن می‌سازد، و شروع می‌کند به آزمایش کردن و عیب و ایراد آن را می‌گیرد، نمونه آزمایشگاهی. در مرحله ششم بعد از این که کامل شد، یک نمونه می‌سازد، در مرحله هفتم تکثیر می‌کند، به تولید انبوه می‌رساند. هر چیزی که بخواهد ساخته شود، اختراع شود این هفت مرحله را طی می‌کند. حتی شعر گفتن، سخنرانی کردن، هم همین طور است.
2- خداوند متعال این فرمول را خودش شروع کرده است، همه خلقت بر اساس همین هفت مرحله انجام گرفته است. اول اراده کرد که انسان را درست کند، بعد آمد شفاف سازی کرد، گفتند چرا درست کردی، فرمود می‌خواهم خلیفه من شود. بعد آن را نوشته است، می‌گویند کتاب، می گویند سرنوشت شما از قبل نوشته شده است، یعنی لوح محفوظ، یعنی اراده الهی با تمام جزئیات آن در یک جایی نوشته شده است و جایش محفوظ است. بعد مواد آن را تهیه کرده است، از چهار تا خاک چهار تا آب انسان را درست کرد، که بر همین اساس انسان‌ها دارای چهار طبع(خشک، تر، سرد و گرم) هستند. و در مرحله بعد یک نمونه درست می‌کند می‌شود خلق کردن، مرحله بعدی می‌گوید استوی، استوی یعنی چی؛ الماس از خاک است، با تراکم زمین و یکسری شرایط مختلف از خاک تشکیل شده است، طلا نیز همین طور، آجر هم از خاک است، ولی شرایط آن با آنها فرق می‌کند، لطافت و ظرافت آنها را ندارد، از همان خاک، سنگ یاقوت، زمرد تزئینی است. همه چیز از همین خاک درست شده ولی عوامل دیگری هم در آن دخالت داشته است. اما کسی این‌ها را مرتب کرده است، به این می‌گویند استوی، یعنی خداوند از یک گل جسم را درست کرد. مثال امروزی‌اش می‌شود ربات، ربات مفاصل فولادی دارد مثل استخوان آدم، روکش پلاستیک، بین این اجزاء سیم روکش‌دار با قابلیت متفاوت، مغزش با توجه نوع کارکردی که می‌کند، داخلش کیت است که قطعات الکترونیک روی آن می‌چسبانند، این‌ها همه از خاک است، ولی از جنس‌‌های مختلف، آن جایی که خیلی محکم است، آهن است، تراشکاری درست می‌کند. روکش آن که پلاستیک و ظریفتر‌ است یک حرفه دیگر درست می‌کند، CPU آن هم از خاک ولی یک خاک خیلی خالص، خیلی گران قیمت، که می‌شود مغزش، گران‌بهاترین عضوش، گران‌بهاترین جنس هم دارد، این را می‌گویند استوی. یعنی من خودم، چی بشود پوست، چی بشود استخوان، چی بشود مغز. ما که غذا می‌خوریم، بعدش تبدیل به همه این‌ها می‌شود ولی ترتیب بندی دارند، از لطیف‌ترین تا سخت‌ترین.
3- این شد آدم، ملائک را صدا زد، فرمود، سجده کنید، بعد از آن تکثیر کرد، از طریق زاد و ولد کردن، الان این تعداد باقی مانده است. این هفت مرحله را خدا انجام داده است. دقیقاً آن هفت مرحله وقتی انسان می‌میرد، برعکس می‌شود، تا برگردد به اراده اول خدا، امروزه می‌گویند بازیافت، اول اعضای بدن از هم جدا می‌شوند، آهن و پلاستیک و طلایش را جدا می‌کنند، تبدیل می‌شود به ماده اولیه، اگر این ماده اولیه سالم باشد، به طبیعت برمی‌گردد. ما یک روز گِل بودیم و بعد شدیم انسان، بعد از مرگ هفت مرحله اتفاق می‌افتد، یک مرحله از آن برزخ است، وقتی ما می‌میریم، قرار است ما بازیافت شویم، برگردیم به مرحله اول، مصداق آن آیه شریفه قرآن کریم: إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
4- اولین اتفاق اسمش برزخ است، اولین دنیا، اولین مرحله بعد از این عالم، عالم برزخ است، عالم برزخ از اینجا بهتر است، مکانش وسیع‌تر، زمان آن وسیع تر است، آن طرف دیوار دیده می‌شود؛ بعد ذهن مردم را می‌شود خواند، حقایق را می‌شود دید. اینجا نمی‌شود، زمان محدود است، در یک محدوده قرار دارند، الان ما در منظومه شمسی قرار داریم. در بیرون از منظومه شمسی زمان خیلی وسیع‌تر می شود. اینجا متر معنا دارد، اما وقتی از کره زمین بیرون روی دیگر متر معنا ندارد، دیده نمی‌شود. وقتی از بالا نگاه ‌می‌کنید، فقط در حد یک نقطه شاید ببینی، شما فرض کن از منظومه شمسی خارج شدی، آنجا کیلومتر وجود ندارد، در نجوم مقیاس مکان سال نوری است. مثلاً وقتی پیامبر می‌فرماید وقتی استغفار می‌کنی، آنجا قصری می‌سازند که خیلی وسعت دارد، بخاطر همین است. تفاوت برزخ با دنیا،مکان و زمانش وسیع است، کیفیتش بالاست.

5- کسی که می‌میرد چه اتفاقی می‌افتد، هر کاری که انجام داده است، می‌آید، جلوی چشمش؛ در اینجا ذهنش ضعیف است، نمی‌تواند این کار را انجام دهد. مثلاً موبایل‌ها چند تا صفحه را می‌توانند باز کنند، هر کدام بسته به کیفیت‌شان امکان باز کردن چند تا صفحه را دارند، این شبیه‌سازی از سوی قدرت انسان است، ما قبل از اینکه بمیریم حفاظه مان پایین، است، بخش کوچکی از حافظه مان را می توانیم استفاده نماییم. وقتی فرد می‌میرد این محدودیت‌ها برداشته می‌شود. همه چیز هم زمان جلوی ذهنش می‌آید و همه را می‌بیند، خودت می‌توانی حساب کنی، چه کاره ای؟ وقتی پرونده را می‌دهند دستش، می‌داند برود طرف بهشت یا جهنم.
6- در عالم برزخ در و دیوار وجود ندارد، حقایق به راحتی دیده می‌شود. دیگر سختی‌های اینجا را ندارد. وقتی فردی می‌میرد، خوابش را می‌بینند، در واقع حقایق‌شان دیده می‌شود. اینجا همه این را نمی‌بینند، چه کسی می‌بیند، کسی که چشم برزخی دارد، کسی که از دنیا یک مرحله جلوتر رفته، چه کسی این طور است، کسی که به مرگ یقین دارد.
7- کسی که به مرگ یقین ندارد هیچ وقت نمی‌فهمد بعد از آن چه اتفاقی می‌افتد. اما کسی که به مرگ یقین دارد خودش را می‌کُشد، یعنی نفس خودش را، دلبستگی‌هایش را. قبل از این که مرگت برسد، خودت تکلیفت را مشخص کن، برای آخرت زندگی کن، نه برای دنیا. کسی که برای آخرت زندگی می‌کند، چشم برزخی پیدا می‌کند، اولیاء خدا می‌توانند هزاران نفر را در آن واحد دعا کنند، به ایشان فکر کنند، کمک‌شان کنند، چشم، گوش، لمس انسان می‌تواند برزخی باشد، فهم و درک انسان می‌تواند برزخی باشد.
8- مؤمن حقیقی چون به مرگ یقین دارد چشم برزخی پیدا می‌کند. مسخ یعنی انسان تبدیل به حیوان می‌شود، چه کسی این را می‌بیند، کسی که چشم برزخی داشته باشد، چه کسی بوی آن را متوجه می‌شود، آن کسی که بویایی‌اش برزخی شده باشد، هر کسی که اهل یقین باشد، قدرت برزخی پیدا می‌کند. برعکس کسی که یقین ندارد، از مرگ می‌ترسد، به فکر آخرت نیست، در نتیجه گناه می‌کند، هر چه گناه بیشتر، آن روندی که صعودی بود، قدرت می‌داد، وسیع می‌شد، الهی می‌شد، این راه برعکس می‌شود تا آنجایی پیش می‌رود که می‌شود حیوان. آیا حیوان می‌فهمد چه می‌خورد، حق خودش است یا نه، بیت‌المال است یا نه، دیگر اندازه نمی‌فهمد، چون فهم ندارد. انسان‌هایی که سر سفره می نشینند دیگر کاری ندارند، حلال است، حرام است، حق من است یا خیر، این حقیقتش مسخ شده است. اما چه کسانی می‌بینند، آن کس که اهل یقین است. عقرب کسی است که با زبانش دیگران را اذیت می‌کند، شاید خودش نبیند، کسی که دنبال شهوت‌رانی است، و دیگران را آلوده می‌کند، تبدیل به خوک می‌شود. آن کسی که برزخی باشد، این‌ها را می‌فهمد. به خاطر همین دیگر اولیاء خدا بین مردم نمی‌آیند، رانده شده‌اند، این بوی تعفن و قیافه‌های تغییر کرده، دیگر قابل تحمل نیست.
9-به حیوانات هم از طرف امام(ع) خیر می‌رسد، به همه رحم می‌کنند، اگرخیری به ما می‌رسد نگذاریم پای خودمان، لطف و کرم خدا و امام حسین(ع) یک مسئله است، وظیفه ما یک طرف. وظیفه ما این است که وقتی هیأت می‌آییم، بنشینیم و فکر کنیم که دروغ‌گو هستیم یا نه، یکسری از گناهان شاخص هستند که مسخ را به وجود می‌آورند. که ریشه همه آنها بی‌حیایی است. تا بی‌حیاء نباشد، دروغ نمی‌گوید. چون دروغ‌گو دشمن خداست، بی‌حیا دشمن خداست، نمی‌گذارند گریه کنید، نمی‌شود چشمت آلوده باشد و حقیقتاً یار امام(ع) باشید، نمی‌شود حرام بخورید و جزو امام حسینی(ع)ها باشید. اصلاً ناپاک‌ها را راه نمی‌دهند. هیأت برای چه می‌آییم، ما بیاییم فکر کنیم که کارمان درست بوده یا غلط، بایستی خوراک‌مان را رعایت کنیم، حقوق دیگران را رعایت کینم.
10- چرا یک لقمه غذا می‌خوری، عکسش را می‌گذاری تو اینستاگرام، که دل بعضی‌ها بلرزد، این هم حق‌الناس است. یک موقع ما را هم جزو دزدها محسوب نکنند، جزو همان‌هایی نباشیم که امام حسین(ع) را کشتند، آن که چشم برزخی دارد می‌بیند ولی ما باید فکر کنیم.
11- آخرالزمان وضع خیلی خراب است، خطر زیاد است، فرصت جبران اصلاً نیست، یک خبر را یک خبرگزاری می‌گذارد، میلیون‌ها نفر آدم از ایمان خارج می‌شوند، پس تو چرا خبر را منتشر کردی؟ از کجا فهمیدی درسته؟ به جبهه حق تهمت می‌زنند، به ولایت تهمت می‌زنند، به کسانی که به مستضعفین کمک می کنند، تهمت می‌زنند؛ کلیپ‌هایی را پخش می‌کنند که از فکر کردن بیایی بیرون، چرا می‌فرستی برای دیگران، تو چرا می‌بینی. چرا برای پیغمبر خدا جوک می‌سازند، برای دیگران پخش می‌کنی، از آن کانال خارج شو، بعد مسخ می‌شوی، گرفتار می‌شوید. ببین استادت چه کسی است، همسرت چه کسی است، روایات داریم در آخرالزمان طرف صبح می‌رود، شب برمی‌گردد، سگ شده است، خوک شده است. ببین با چندنفر سروکار داری، چرا با چند نفر آدم خوب سروکار نداری، تو را به خاطر بدست آوردن مال دنیا، هل می‌دهند به سمت وام، چند نفر اطراف شما هستند، هر چقدر کمتر باشند این‌گونه افراد، شما درستتر زندگی می‌کنید، و هر چه بیشتر باشند، شما را بیشتر هل می‌دهند.

12- چه کسی هست که مطمئن باشد که شغلش صددرصد حلال است، حقیقتاً در پیشگاه خداوند، نمی‌شود دروغ بگویی، مرتب توجیه می‌کنی، چند نفر را سراغ داری که درآمدشان حلال است، چیزهایی که می‌خرند صدردرصد حلال است، چند تا از این‌ها که نذری می‌دهند، صددرصد حلال هستند. این نذری‌ها که توی خیابان پخش می‌کنند، چرا این قدر هول می‌زنی، مگر می‌دانی از کجا تهیه شده است، در طول سال فکر کن چقدر از این کارها را می کنیم؛ جهنم همه ما را می‌برند، به کوچکی و بزرگی گناه نیست، بعد از یک مدت هر کاری که انجام دهی توجیه می‌کنی. طرف سر امام حسین(ع) را گرو گرفته بود پول در بیاورد. آدم به اینجا می‌رسد، این‌ها مسلمان شیعه کوفی بودند، که امام(ع) را دیده بودند، داستان نیست که یک روضه بخوانند و گریه کنی. ولی بی‌حیایی این کار را می‌کند.
13- خمس ات را فقط به ولی فقیه بده، فقط از ایشان تقلید کن، کسی که پول امام زمان(ع) را می‌خورد آتش می‌خورد، حضرت تشریف بیاورند، همه این‌ها را پس می‌گیرد، و همه را جزا می‌دهد، جزایش متفاوت با الان است، فرد را خرد می‌کند، کسی که توسط حضرت عذاب شود، آخرتش را هم می‌بازد.
14- نکند با افکارت به دیگران ضربه بزنی، اگر تو چیزی را قبول نداری، چرا دیگران را به تردید می‌اندازی، این‌ها دزدی از دین است. دو گروه هستند که تمام فساد عالم گردن آن دو گروه می‌باشد: یکی علما و یکی هم امرا(مسئولین)، اما ربطی ندارد که ما وظیفه‌مان را انجام ندهیم، محرم هیأت می‌آییم، می نشینیم، فکر می‌کنیم، نکند ما هم مثل عاشورایی‌ها باشیم، اول وقت نماز می‌خواندند، روزه می‌گرفتند، احادیث از حضرت زهرا(س) خیلی بلد بودند، ارادت به اهل بیت علیهم السلام هم نشان می‌دادند، برای حضرت علی(ع) عزاداری می‌کردند، در جنگ شرکت می‌کردند، اما سر امام حسین(ع) را بریدند، فقط یکی، دو ماه هم بیشتر طول نکشید که از این رو به آن رو شدند. اگر می‌خواهی مسخ نشوی، الان باید فکری کنید، اینجا وقتش است، ملائک کمک می‌کنند، اگر انسان برای ساختن خودش آمده باشد، ملائک کفش‌شان را هم جفت می‌کنند، اگر هیأت درست باشد، امام(ع) خدمت می‌کند، باور کنیم، این‌ها حق است، درست است، ان شاءالله قبول داریم، اما باید گوش‌مان بازشود، مطمئن شویم که مسخ نشده‌ایم.
15- اگر گناهانی مرتکب شدیم، اگر چیزی نمی‌بینیم، چیزی نمی‌شنویم، اگر بوی سیب را در روضه امام حسین(ع) متوجه نمی‌شویم، یک فکر اساسی برای خودت بکن، حیف است، خیلی حیف است. اگر روضه امام حسین(ع) برای مؤمنین کشف شود و پرده برداشته شود، هیچ شیعه‌ایی زنده نمی‌ماند، همه می‌میرند.وقتی می‌گوید السلام علیک یا اباعبدالله، همه را با خودش می‌برد کربلا، در این روضه خوانی، امام(ع) می‌آید خدمت می‌کند، به گریه کن خدمت می‌کند، اینجا نشستی، فکر کن، شغلت چی است، افکارت چی است، با چهار تا پیام و گروه دینت را درست نکرده باشی، استاد باید داشته باشید، حلال و حرام را رعایت کرده باشید، گناهان کبیره را مرتکب نشوید، استغفار حتماً در روز داشته باشید.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

Template Design:Dima Group